
ارسال به دوست
غلامرضا اعوانی:
دکتر احمدی مصداق بارز «العلماء ورثة الانبیاء» و جامعیت علمی بود
مراسم بزرگداشت دکتر احمد احمدی با حضور جمعی از مسئولان و اندیشمندان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد و غلامرضا اعوانی به عنوان یکی از سخنرانان این مراسم، حجتالاسلام احمدی را مصداق بارز روایت «العلماء ورثة النبیاء» دانست. آئین بزرگداشت دکتر احمد احمدی رئیس فقید سازمان «سمت» و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی (۲۸ خردادماه) با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمد ذبیحی سرپرست سازمان مطالعه و تدوین (سمت)، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه رئیس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، آیتالله علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، غلامعلی حدادعادل رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، محمدرضا سنگری استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر حوزه شعر آیینی، محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، سیدحمیدرضا طیبی رئیس جهاد دانشگاهی، حجتالاسلام محمد محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای کشور، غلامرضا اعوانی عضو فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه، نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه اسلامی و وحید احمدی رئیس مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در محل تالار علامه جعفری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. «حجتالاسلام احمدی»؛ مصداق بارز «العلماء ورثة الانبیاء» و جامعیت علمی غلامرضا اعوانی، استاد دانشگاه و چهره ماندگار فلسفه به عنوان یکی از سخنرانان این مراسم طی سخنانی گفت: «در دورانی زندگی میکنیم که دوران قحط الرجال الهی است و در چنین عصری نیازمند نمونههایی از جمله مرحوم دکتر احمدی هستیم که از جهات زیادی نمونه و اسوه بودند. خداوند در قرآن میفرماید «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ» حضرت رسول (ص) به عنوان اسوه معرفی شده است و در روایت نیز داریم که «العلماء ورثة الانبیاء»، در نتیجه علما باید اسوه باشند و علم وراثت را نیز آموخته و وارثت به حق رسول خدا (ص) باشند و در این زمینه میتوان آقای دکتر احمدی را مثال زد که چنین نمونهای بودند». وی در ادامه افزود: «زندگی ایشان سراسر جهاد و مجاهدت بود، از ابتدا تا انتهای عمر در عرصههای مختلف مظهر مجاهدت بود و در هر زمینهای که وارد میشد جهاد الهی را در نظر داشت، به دنیا نیز وابسته نبود و این نمونهای از اخلاق انبیاء(ع) است. خداوند در مورد حضرت عیسی (ع) فرمود «وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا» یعنی درست است که در دنیا زندگی میکند اما همه کارهای او برای خدا است، یا در مورد حضرت رسول (ص) دارد که «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» یعنی تمام زندگی ایشان در راه خدا و اسلام بود». اعوانی بیان کرد: «یکی دیگر از صفات برجسته مرحوم دکتر احمدی اخلاص و خلوص ایشان بود که در واقع شرط دین است و همه ادیان الهی بر این اصل استوار است. همچنین باید به نکته دیگری اشاره کنم و آن هم جمع بین ظاهر و باطن است؛ بی شک خداوند بهترین جمع بین ظاهر و باطن است چنان که فرمود «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» اما نوع انسانها گاه ظاهر و باطنشان تفاوتهایی دارد، چنان که برخی ظاهرشان بهتر از باطن آنها است، اما در مورد دکتر احمدی باید بگوییم که ایشان ظاهر و باطنشان یکی بود و هرگز اهل ریا و تظاهر نبود». چهره ماندگار فلسفه بیان کرد: «یکی دیگر از مشخصات ایشان که برای جامعه علمی بسیار مهم است، جامعیت ایشان است. ممکن است یک نفر فقه خوانده باشد، اما در باب نبوت کار نکرده باشد یا این که یک نفر فلسفه کانت را کار کرده باشد، اما نقد آن را بلد نباشد؛ اما مرحوم احمدی به واقع از چند جهت جامع بود و باید ایشان را جامع معقول و منقول دانست چنان که اساتید وی مانند امام راحل و علامه طباطبایی اینچنین بودند». اعوانی تصریح کرد: «تخلق به اخلاق الهی و خدمت به خلق نیز از دیگر اوصاف مرحوم دکتر احمدی بود و از جمله دیگر ویژگیهای ایشان صفت امانتداری بود که در تمام ابعاد امانتدار بود و هر مسئولیتی را که برعهده میگرفت نیز همیشه منافع عمومی را بر منافع شخصی خود مقدم میداشت». اخلاق و ساده زیستی دکتر احمدی برای رجال سیاسی کشور الگو قرار گیرد در ادامه این مراسم نوبت به سخنرانی نجفقلی حبیبی، استاد بازنشسته فلسفه رسید. وی بیان کرد: «از سال ۶۱ تا زمان فوت آقای دکتر احمدی در محضر ایشان بودم، اما باید بگویم که به دلیل مسئولیتهای اجرایی که ایشان بر عهده داشت، جنبه علمی ایشان مغفول باقی مانده است و کمتر از آن بحثی به میان میآید. برای نمونه به کتاب «بن مایههای شناخت» ایشان اشاره میکنم؛ بسیار فشرده نوشته شده و نیازمند شرح است اما در عین حال بحثهای بسیار عمیقی را نیز در خود جای داده است». وی تصریح کرد: «منابعی که ایشان در آخر کتاب آنها آورده، نشان میدهد که این کتاب بسیار کتاب عمیقی است و کتاب را که مطالعه میکنید متوجه میشوید که مسائل نیز به دقت مورد بررسی قرار گرفته است و چیزی شبیه اشارات ابن سینا است که فلسفه اسلامی را در دل خود جای داده و بعداً بر آن شروحی نگاشته شده است و خوب است که اکنون بر این کتاب نیز شرحی نگاشته شود». حبیبی در ادامه افزود: «در مورد بعد اخلاقی ایشان نیز بسیار سخن به میان آمده است و حقیقتا ایشان متخلق بودند، مجلس ترحیم ایشان در مسجد نور برگزار شد و در کمتر مراسمی بعد از انقلاب شاهد بودیم که این مسجد به این اندازه شلوغ شده باشد و همین مسئله نشان دهنده تخلق ایشان به اخلاق الهی است که همه جناحها و طیفهای سیاسی و فرهنگی و علمی آمده بودند و امید که این اخلاق و ساده زیستی ایشان برای رجال سیاسی کشور الگو قرار گیرد و مجدد به فضای انقلاب اسلامی بازگردد». تمام وجود دکتر احمدی غیرت بود در ادامه این نشست نوبت به سخنرانی غلامعلی حدادعادل، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. وی طی سخنانی بیان کرد: «آشنایی بنده با آقای دکتر احمدی با سال ۴۷ بازمیگردد، در آن زمان بنده تازه از شیراز به تهران آمده بودم و آقای دکتر احمدی به همراه آیتالله خرازی و آیتالله مصباح سه عنصر فعالی بودند که مؤسسه «در راه حق» را تأسیس کردند که دری گشوده به جهان بیرون از حوزه بود و سعی میکردند که اسلام را با زبان جوانها ارائه کنند و جزواتی هم داشتند که در کشور منتشر میشد و آقای موسوی گرمارودی این جزوات را ویرایش میکرد». وی افزود: «به دلیل دستگیری آقای گرمارودی شرایطی فراهم شد تا بنده نیز با این مؤسسه همکاری داشته باشم و جزوات را بازنویسی میکردم، بعد از مدتی در دانشکده الهیات و در رشته فلسفه مشغول به تحصیل شدم و آن موقع آقای احمدی فوق لیسانس فلسفه را اخذ کرده بود، اما در سال ۵۱ بود که به همراه ایشان دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران شدیم». حدادعادل بیان کرد: «ارتباط ما با ایشان برقرار بود تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، آرمانهای ما نیز یکی بود و بعد از انقلاب بود که آقای احمدی عضو ستاد انقلاب فرهنگی شد و بار سنگینی که امام راحل بر دوش آنها گذاشته بود را بر عهده گرفت. در همین دوران بود که فضا برای تحقق آرمانهای ایشان باز شد و بنا به احساس تکلیفی که داشت در عرصههای مختلف مشغول به کار شد». وی در ادامه تصریح کرد: «کار مهم ایشان تشکیل سازمان «سمت» بود که از سال ۶۴ پایهگذاری این سازمان را انجام داد و از زمان تأسیس تا سال ۹۷ تعداد ۲۱۵۰ کتاب را منتشر کرد، این در حالی است که در دهه ۵۰ نهایتاً سالی ۶۰۰ کتاب منتشر میشد و این آمار برای مؤسسه «سمت» آمار بسیار خوبی تلقی میشود». حدادعادل گفت: «بنده خود شاهد تلاشهای ایشان در «سمت» بودم. ایشان بسیار حساس بود که کتابی خلاف عقاید اسلام و مصالح انقلاب منتشر نشود، در پذیرش افراد نیز بسیار حساس بود و تا مطمئن نمیشد که این کتاب مفید است آن را چاپ نمیکرد. لذا خود ایشان کتب را میخواند و از لحاظ محتوا تأیید میکرد و در یک کلام میتوان گفت که استراحت و تفریح در قاموس ایشان وجود نداشت و تمام وجودش غیرت بود». او از هر چه رنگ تعلق بگیرد آزاد بود در ادامه این نشست، آیتالله رشاد در آغاز سخنانش گفت: «دکتر احمدی برای گزارش کار فعالیتی انجام ندادهاند، اما دستگاههای فکری و اجرایی میراث ایشان را برگرفتهاند. ایشان در حوزه و دانشگاه و تأسیس مؤسسات مختلف علمی آثار زیادی بهجا گذاشتهاند». رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: «استاد احمد احمدی یک روحانی به تمام معنا روحانی بود. عالم دینی تعبیر مصطلحی است، اما روحانی بودن واژه گویایی است. یک روحانی حقیقی از ویژگیهایی برخوردار است که در شخص ایشان متبلور شده بود. ایشان عالم، فاضل، زحمت کشیده و دارای قدرت اجتهاد بود». وی تصریح کرد: «در اولین جلسه کرسیهای آزاداندیشی ایشان گفتند که من اول نفری هستم که نظریه خود را در معرض نقد میگذارم و تعبیر کردند که من پیشمرگ این حرکت هستم». رشاد ادامه داد: «ایشان در حوزه معرفتشناسی نظریه خود را با زاویهای جدید مطرح کردند. جلسات متعددی طول کشید و شاید از جمله نشستهایی بود که در حد سه سال جلسات طول کشید که با حوصله تمام ایشان همراه بود که در طی این جلسات استاد همه نقدها را شنیده و مورد بررسی قرار دادند». رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ایشان در عین اینکه عالم بود عامل بود، گفت: «در مقام مشاهدات سیسالهای که به ساحت ایشان داشتهام، در وجود این مرد علم تبلور پیدا کرده و ایشان علم بالاعیان بودند و هیبت و جسم ایشان بدل به علم شده بود». رشاد افزود: «ایشان روحانی بود به این معنا که از تعلقات مجرد بود. ما دو تعبیر آزاد و آزاده را داریم. او از هر چه رنگ تعلق بگیرد، آزاد بود و به این معنا او آزاده بود. ایشان در همه حوزهها آزاد و آزاده بود. ایشان چهل سال پس از انقلاب در مقامات بزرگی زندگی کرد، اما سطح زندگی او هیچ تغییری نکرده بود. ایشان سالها بود که یک خودروی پیکان داشتند و همواره خودشان رانندگی میکردند و بارها در هنگام ورود به ریاست جمهوری برای شرکت در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی به خاطر همین سادگی جلوی ایشان را گرفته بودند. بارها دیده بودم که در بازگشت از جلسات انقلاب فرهنگی از تاکسی استفاده میکرد. وی تصریح کرد: «ایشان واقعاً ولایتپذیر بودند و در دورهای که ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی را به هیچ وجه قبول نداشته و واجد شرایط نمیدانستند، به خاطر حکم مقام ولایت در جلسات حاضر میشدند». رشاد در پایان گفت: «او بدون هیچ تشریفاتی و با تمام تواضع زندگی میکرد و من گواهی میدهم در وجود این مرد ذرهای ریا، غل و غش، حسد، کبر و هوا نبود. ایشان به معنا دقیق کلمه مصداق این شعر حافظ بودند که «غلام همت آنم که زیر چرخ کبود/ ز هر چه رنگ تعلق بگیرد آزاد است».
١١:٥٤ - 1397/03/29 / شماره : ١٩٨٦ / تعداد نمایش : 256
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | |

نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | خطا! متن تصویر را اشتباه وارد کرده اید. |
